از وحشت لذت ببرید
همه فیلمهای ترسناک را مشاهده کردهاید؟ برای ترسیدن یا وحشت کردن خیلی بزرگ شدهاید یا دیگر چیزی شما را نمیترساند؟ اگر میخواهید بار دیگر از وحشت کردن لذت ببرید، با تلویزیونهای Ultra HD یا OLED الجی به بازیهای ویدئویی خود شانس دیگری بدهید.
بازیهای ویدئویی جدید واقعاً شگفتانگیز هستند: سرگرمکننده، جذاب و ترسناک. اما نهایت لذت آنجاست که هر چه بیشتر در تصویر غوطهور شوید، بیشتر ترس بر شما غلبه میکند. در اینجا 5 صحنه ترسناک از بازیهای ویدئویی مشهور را نشان میدهیم که بار دیگر شما را به اوج وحشت میرساند:
بازی اهریمن مقیم (Resident Evil)
چندین نیروی پلیس مفقود شدهاند. یک تیم ویژه پلیس امریکا در جنگل به جستوجوی آنها پرداخته و در عمارتی متروکه به دام میافتند. البته این ساختمان کاملاً متروکه نیست: این عمارت یک دخمه پرپیچ و خم از هیولا، موجودات تغییرشکل یافته و تله است. خیلی طول نمیکشد که شما جسد یکی از مأموران پلیس را پیدا میکنید و چندی پس از آن، اولین زامبی به او حملهور میشود… ترسناک است اما شما از پس این بازی برمیآیید. این بازی در سال 1996 تولید و بار دیگر در سال 2002 از نو ساخته شد.
افسانه زِلدا (The Legend of Zelda)
افسانه زلدا، که در سال 1998 ساخته شده، یک بازی ترسناک نیست. در این بازی باید در سیاهچالها به دنبال اشیای عتیقه و باستانی بگردید تا بتوانید شیطان را شکست و دنیا را نجات دهید. در اصل، این یک بازی ماجراجویی است اما گاهی اوقات این ماجراجویی شکل جدی به خود میگیرد. مثلا روستای کاکاریکو یک سرزمین رنگارنگ با اهالی شاد است اما چیزی در این روستا پنهان شده. پس شما باید اعماق این روستا را بکاوید تا سیاهچال قدیمی را بیابید؛ سیاهچالی که پر از خون، زنجیر و اسکلت است….
اهریمن مقیم 4 (Resident Evil 4)
مهم نیست چقدر از ترس فریاد میکشیدید؛ این بازی هنوز ادامه دارد. در این نسخه از بازی، یک مأمور دولتی به تنهایی در جستوجوی دختر گمشده رئیس جمهور امریکا در یک روستای دورافتاده است. اهالی این روستا زامبی نیستند بلکه موجودات تغییر شکلیافته و هوشمندی شبیه ما انسانها هستند.
به محض اینکه شما پا به این روستا میگذارید سروکله این موجودات عجیب و غریب پیدا میشود. ماجرا با یک نفر شروع میشود که شما به راحتی آن را از بین میبرید. اما چیزی نگذشته، تمام اهالی روستا به دنبال شما میآیند. شما از خانهای به خانه دیگر میروید تا پناه بگیرید؛ آنها هم همچنان درها را با تبر و مشعل میشکنند. وقت فرار است. شما در گوشهای پنهان میشوید تا اینکه مرد ارهبرقی به دست ظاهر میشود. خوب است که اسلحه دارید؟ اما دیر شده. سر از بدنتان جدا و خون شما بر زمین جاری میشود. اینجاست که گیم اُور میشوید و بازی تمام میشود.
بایوشاک (Bioshock)
ماجرای بازی در سال 1960 رخ میدهد. بعد از یک سانحه هوایی سقوط هواپیما، خود را در شهری زیر آب مییابید. فکر میکنید مدینه فاضلهای است که جدا افتاده اما اتفاقی رخ داده و ساکنان این شهر را ترک کردهاند. البته، بعضیها هنوز هم باقی ماندهاند. این عده که جا ماندهاند دیوانه شدهاند.
وقتی شما در حال گشت زدن در این شهر خوفناک و وهمآور هستید اطلاعاتی را پیدا میکنید که با کنار هم قرار دادن آنها به راز اتفاقی که افتاده است پی میبرید: دستکاری ژنتیک و تولید انسان. سپس، شما در مورد هنرمند دیوانهای میشنوید که قبل از تبدیل کردن آنها به مجسمه روی آنها آزمایش انجام میداده. خوب است: درست مثل شهرهای دیگر، اینجا هم پر از مجسمه است. البته، وقتی که به یک گوشه نمور و سرد و تاریک شهر میرسید ناگهان این مجسمهها زنده میشوند تا سر از تن شما جدا کنند.
بتمن: دارالمجانین آرخام (Batman: Arkham Asylum)
بتمن جوکر را به دالمجانین آرخام میفرستد تا قفل آن را باز کند. اما تلهای در کار است و او در این ساختمان گیر میافتد؛ ساختمانی که پر از مجرمان دیوانه است. خود این دارالمجانین به تنهایی و بدون حضور اشخاص در بند پیچیده و زنجیرشده جای خوفناکی است.
اوضاع به جایی میرسد که بتمن، مرد خفاشی، با گاز وهمآور این مترسک مسموم و دچار توهم میشود. وقتی وارد سردخانه میشود کیسههای اجساد شروع به حرکت میکنند. او آنها را باز میکند تا جسد والدین خود را بیابد و جان آنها را نجات دهد.
اگر میخواهید این بازیهای کنسول را بهتر تجربه کنید و لذت ترس و وحشت بار دیگر موهای تن شما را راست کند، بازیهای کنسول را در تلویزیونهای Ultra HD یا OLED الجی تجربه کنید.
نظر دهید