بیست‌ودوم جولای؛ چهاردهمین روز و آخرین روز از سفر

امروز آخرین روز از سفر بچه‌های ال‌جی چلنجر به میلان ایتالیا بود و بچه­‌ها تصمیم گرفتند سفرشان را با یک خاطره خوب از طبیعت ایتالیا به اتمام برسانند.

اعضای تیم صبح زود به شهر کومو رفتند تا از دریاچه کومو بازدید کنند. در کومو کشتی­‌هایی وجود داشت که مسافران را برای دیدن سواحل اطراف دریاچه جابه‌جا می­کرد. آنها در ساحل یکی از شهرهای قدیمی آن ناحیه به اسم Varenna پیاده شدند. در کوچه پس کوچه‌­های این شهر قدم زدند و از دیدن این همه اصالت و بافت قدیمی لذت بردند. این نکته که چقدر آنها فرهنگشان را حفظ می­کنند و توانسته­‌اند پیشرفت تکنولوژی را با حفظ اصالت فرهنگ ترکیب کنند، برای گروه جالب و مفید بود.

بعد از لذت بردن و سیر شدن از آبی زلال دریاچه، راهی میلان شدند. پروفسور زینگاله و دستیارش آنا به مناسبت آخرین شب، گروه را به شام در یک رستوران زیبا دعوت کرده بودند. اما تا زمان شام چند ساعتی زمان باقی بود. بچه‌­ها این چند ساعت را اختصاص دادند به کار بر روی بصری کردن کانسپت نهایی. در دفتر پروفسور جمع شدند و شروع به کار کردند. محصول را سه بعدی کردند و استوری برد و استاپ موشن تهیه کردند. با اتمام این بخش از کار، به سرعت راهی هتل شدند تا برای میهمانی شام آماده شوند.

پروفسور به دنبال بچه­‌های گروه آمد و در میانه راه آنا هم به آنها پیوست و همه با هم راهی رستورانی در نزدیکی میلان شدند. آنجا، آخرین ساعات سفرشان را در فضای باز یک رستوران زیبا، همراه با لذت بردن از غذاهای سنتی ایتالیایی و معاشرت با پروفسور مهربان و دستیار دوست داشتنی­‌اش گذراندند. علاوه بر همه این زیبایی­‌ها، پروفسور و آنا سورپرایزهایی را برای تک‌تک بچه­‌ها تهیه کرده بودند. هر کدام از اعضا یک کتاب دیزاین و دو آلبوم موسیقی ایتالیایی هدیه گرفتند که شیرینی تمام خوبی­‌های سفر را دوچندان کرد. به این ترتیب سفر گروه یوفوریا به ساعت‌های پایانی خود نزدیک شد.

تیم یوفوریا روزهای خوبی را پشت سر گذاشته بود و آماده بازگشت با احساسهای عالی و تجربه‌­های ناب به ایران بود.