ستاره انرژی و بهای واقعی انرژی
در آغاز دهه هفتاد همزمان با جنگ شش روزه اعراب و اسراییل، جهان را یک شوک بزرگ انرژی فرا گرفت. با تحریم نفتی آمریکا و اسراییل از سوی اعراب، صفهای طولانی سوخت در سراسر آمریکا پدید آمد. که نشان از وابستگی دنیای غرب به انرژی خاورمیانه داشت.
همین مسئله جنبش بزرگی را برای کاهش وابستگی ایالات متحده به انرژی منطقه ناامن و غیر قابل پیشبینی خاورمیانه دامن زد. جنبشی که نه تنها موجب توسعه راهکارهای بهرهبرداری از انرژیهای پاک شد بلکه برنامههای صرفهجویی ارایه شده در این راستا مبنای استاندارد بهرهوری انرژی در بسیاری از کشورهای جهان شد.
از زمان کشف و استخراج نفت به صورت صنعتی، صرف نظر از شوکها و نوسانهای مقطعی که ناشی از درگیریهای سیاسی یا نظامی بوده است، بهای این حامل انرژی پیوسته بر اثر رشد تقاضا روند صعودی داشته است و با توجه به رشد پایدار آسیا، به ویژه چین، ادامه این روند کاملا منطقی به نظر میرسد.
سیاستهای سختگیرانه کشورهای صنعتی در راستای کنترل مصرف، گرچه مؤثر بوده اما نتوانسته است این روند را معکوس سازد. سیاستهایی از قبیل وضع مالیاتهای بالا، که گاه تا چند برابر ارزش اولیه منبع انرژی میرسد.
در برخی کشورهای اروپایی، همچون انگلستان، حتی بر کیفیت دیوارهای منازل از نقطه نظر فرار گرما و هدر روی انرژی نظارتهای سرسختانهای وجود دارد.
یکی از مهمترین و مؤثرترین برنامههایی که در راستای بهینهسازی مصرف انرژی در دنیای غرب صورت گرفت، برنامه موسوم به انرژی استار (Energy Star) یا ستاره انرژی بود.
انرژی استار یک برنامه با پشتوانه دولتی بود که کاربردهای خانگی و تجاری انرژی را با شعار “کیفیت محیط زندگی ما مسئولیت همه ماست “هدف قرار داده بود.
نتیجه چشمگیر بود. تنها در سال 2004 و فقط در محدوده کشور ایالات متحده آمریکا این طرح آن قدر انرژی صرفهجویی کرده بود که بتوان انرژی 24 میلیون خانه را تأمین کرد و معادل مصرف 20 میلیون خودرو گازهای گلخانهای کمتری سرازیر جو زمین بشود.
ارزش این صرفه جویی 10 میلیارد دلار بوده است. یعنی استفاده هر شهروند آمریکایی از این بهرهوری بالغ بر 36 دلار میشود. جالب است بدانیم این میزان به تنهایی 12 درصد از هزینههای جنگ عراق را پوشش میدهد!
اگر در کشور ما این میزان صرفه جویی انرژی صورت میگرفت، درآمد سرانه هر فرد ایرانی میتوانست تا 15 درصد افزایش یابد. پس انرژی اصلاً هم ارزان نیست!
«نماد ستاره انرژی را حتماً هنگام روشن نمودن رایانه یا هر وسیله برقی که از استانداردهای ستاره انرژی پیروی میکند دیدهاید. این برنامه مجموعه دستورالعملهای ساده ولی علمی و عملی مشخصی بود که به کابران خانگی و تولیدکنندگان وسایل برقی در زمینه رعایت برخی روشهای بهرهوری پیشنهاد میشود.»
در بخش خانگی ستاره انرژی به خانوارها امکان صرفهجویی و استفاده بهتر از منابع محدود خود را بدون قربانی کردن رفاه و آسایش آنها میبخشد ولی در بخش تجاری ستاره انرژی تمرکز بیشتری دارد.
این برنامه به تولیدکنندگان یک راهبرد اساسی و مدون در زمینه مدیریت انرژی ارایه میدهد. این راهبرد کمک میکند کارآیی فعلی هر دستگاه مصرفکننده همچون رایانه شخصی مشخص شده، و سپس مقدار ممکن برای افزایش کارآیی آن دستگاه هدفگذاری شود و سرانجام امکان پیگیری و پاداش به موفقیت حاصل شده نیز وجود دارد. بهتر است بدانیم که:
انرژی استار یک برنامه علمی است نه یک مجموعه بخشنامه. امروزه سرمایهگذاری در بخش بهرهوری انرژی نه تنها از حالت آزمایشگاهی و مدل خارج شده بلکه به عنوان یک سرمایهگذاری ممتاز تلقی میشود. ممتاز از آن رو که:
1- بازدهی قابل توجه و خطرپذیری اندک دارد.
2- دوره بازگشت سرمایه اغلب کوتاه است. (3 تا 6 سال)
3- منطبق بر ایدهآل های زیستمحیطی است
4- بر خلاف بسیاری از سرمایه گذاریهای دیگر، نوسانهای بهای انرژی روی دوره بازگشت این سرمایهگذاری تأثیر مثبت دارند.
همین مسئله باعث شده تا پروژههای بهرهوری انرژی که زمانی تنها در دانشگاهها و با اهداف پژوهشی انجام میشد، امروزه به وسیله شرکتهای صنعتی و به صورت کاملاً تجاری انجام شود.
بهای انرژی تنها پولی که برای آن میپردازیم نیست. بلکه هزینهای است که کل نظام اقتصاد ملی و حتی اقتصاد جهانی برای آن میپردازد. پس بازنگری در سیاستهای اقتصاد انرژی و تغییر دیدگاه در مورد نحوه هزینه کردن انرژی برای هماهنگی با اقتصاد امروز جهانی ضرورت حیاتی دارد. زیرا تنها در این وضعیت میتوان مطمئن شد که انرژی به بهای واقعی آن مصرف میشود؛ بهایی که در صورت بیتوجهی باید از جان خود و نسلهای آینده بپردازیم.
سلام خیلی جالب بود الان در چه بخش هایی این اتفاق افتاده.