مؤلفه های اصلی ال جی برای تأمین تجربه کاربری بهتر هوش مصنوعی
در مطالب گذشته، به چگونگی تکامل تجربه کاربری برای پاسخگویی بهتر به نیازهای کاربران پرداختیم و اکنون نگاهی خواهیم داشت به پنج مؤلفه اصلی که برای ساخت و تأمین تجربه کاربری بهتر هوش مصنوعی از اهمیت بالای برخوردارند: بازخورد و بیان، طراحی بصری، هدف، حضور مؤثر و رابط کاربری
بازخورد و بیان
برای خلق ویژگیها و کارکردهای بیشتر و بهتر هوش مصنوعی هم به جمعآوری اطلاعات غیرفعال و هم بازخورد فعال کاربران نیاز داریم. یکی از شناختهشدهترین اشکال بازخورد فعال کاربران، دکمه «like» در فیسبوک، اینستاگرام و سایر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی است. الگوریتمهای هوش مصنوعی این دادهها را ضبط میکنند و از آنها برای تشخیص ترجیحات کاربران (و سفارشیسازی مطالب لازم برای آنها)، تعیین محبوبیت و همهگیری یک موضوع در این پلتفرم و کمک به توسعهدهندگان آن برای خلق ویژگیهای جدید مرتبط با پایگاه کاربری استفاده میکنند.
دیوید فاستر، مدیر Lyft Transit , Bikes and Scooters با اشاره به ارزش هوش مصنوعی در جمعآوری و تجزیهوتحلیل انواع بازخوردها میگوید: «من فکر میکنم هوش مصنوعی برای کمک به جمعآوری ورودیهای گوناگون به یک وسیله نقلیه، بسیار کارآمد خواهد بود. این ورودیها را با اطلاعاتی که خود وسیله نقلیه از شرایط جادهای و خطرات ترافیکی کسب میکند، ترکیب کنید و سپس آنها را به خروجیهای معنیداری تبدیل کنید که از طریق یک فناوری خروجی متفاوت، به انسان بازخورد میدهد یا مستفیما خود ماشین یا وسایل نقلیه دیگر را به سمت یک اقدام متفاوت هدایت میکند.»
طراحی بصری
به زبان ساده، طراحی بصری یک طراحی با کاربرد آسان است که در آن شیوه کنترل و عملکرد برای اکثریت قریب بهاتفاق کاربران واضح و کاملاً طبیعی به نظر برسد. ادغام هوش مصنوعی در محصولات و خدمات، بهویژه با توجه به توانایی منحصربهفرد هوش مصنوعی در یادگیری و سازگاری، طراحان را با چالشی نسبتاً تازه روبرو میکند. تأمین فضا برای انجام این کار به شکلی که همچنان راحتی همیشگی کاربر در هرزمانی را تأمین کند، نیازمند رعایت تعادلی عالی است. بااینحال، مصرفکنندگان درک کردهاند که برنامههای هوش مصنوعی برای یادگیری به زمان نیاز دارند. این موضوع تا حدودی به طراحان این فرصت را میدهد تا بدون تحمل فشار اضافی برای دستیابی به کمال، در آغاز کار بیشتر به سمت طراحیهای بصری گام بردارند.
به گفته Alexandra Zafiroglu، معاون مدیر ۳A Institute (3AI) استرالیا، راهکارهایی که ما ایجاد میکنیم «لازم نیست بار اول که آنها را ارائه میکنیم، کامل و بینقص باشند، اما باید باگذشت زمان یاد بگیرند و ارزشهای بیشتری خلق کنند.»
هدف
یک هدف کاملاً مشخص برای موفقیت و اثربخشی هر راهحل تجاری هوش مصنوعی انسانمحوری ضروری است؛ و این هدف باید بر اساس درک عمیق نیازهای مشتری و زمینهای باشد که آن نیازها را به وجود آورده است. علاوه بر این، ارتباط شفاف باهدف میتواند در ایجاد اعتماد میان تولیدکننده یا تأمینکننده و کاربر نهایی مفید باشد.
با مشخص نمودن هدف و ارائه بینشی از روند طراحی (مانند زمان و در نظر گرفتن عواقب احتمالی ناخواسته) و اقدامات پیشبینیشده برای جلوگیری از سوءاستفاده، شرکتها میتوانند تعهد خود در محافظت از امنیت دادهها و توسعه اخلاقی هوش مصنوعی را به مصرفکنندگان نشان دهند.
حضور مؤثر
هوش مصنوعی میتواند از طریق تعامل کاربری فعال، مانند دستیارهای مجازی که با صدا فعال میشوند و همچنین با شیوههایی همچون اتوماسیون خانههای هوشمند، به ایجاد ارزش بپردازد. تصمیمگیری درباره نحوه کنترل یا مدیریت مناسب برای هر یک از ویژگیها یا عملکردهای موجود، سنگ بنای طراحی موفق هوش مصنوعی است؛ اما برای هر تصمیمی که سازندگان باید بگیرند، ابتدا باید عواقب احتمالی چنین انتخابهایی بهدقت بررسی شود.
فرآیند تصمیمگیری بخشی از گفتمان گستردهتر طراحی انسانمحور است که لازمه آن دیده شدن مصرفکننده بهعنوان یک موجودیت کامل است، نه اینکه صرفاً بهعنوان یک منبع درآمد یا داده به آن بهاداده شود. احترام به کاربر بهعنوان یک فردیت مستقل باید در هر تصمیمی لحاظ شود، خواه مربوط به تجربه کاربری یا مسائل بنیادین خود تکنولوژی باشد.
Helena Leurent مدیر ارشد Consumers International پیشنهاد میکند که شرکتها از متخصصان حوزههای مختلف برای اشتراک دیدگاهها و دانش دعوت کنند، زیرا این امر به آنها کمک میکند تا نهتنها سیستمهای هوش مصنوعی موفقی بسازند، بلکه باعث اطمینان از این میشود که هر انتخابی به بهترین شکل به نفع کاربران است.
رابط کاربری
رابط کاربری یک محصول یا سرویس هوش مصنوعی بهعنوان پلی میان هوش انسانی و مصنوعی عمل میکند و به یکی اجازه میدهد با دیگری ارتباط برقرار کند. به شکل قابلتوجهی مصرفکنندگان تاکنون به هوش مصنوعی تمایل نشان دادهاند زیرا احساس میکنند استفاده و تعامل با آن طبیعیتر و غریزیتر است.
البته این اصلاً به معنی دستیابی آسان طراحان به هدف نیست و شامل سؤالات بسیاری است که باید پاسخ داده شوند، ازجمله اینکه آیا استفاده از صفحه لمسی بهتر است یا دکمههای فیزیکی؟ آیا باید از آواتار یا صدای انسان برای شخصیت بخشی به این فناوری استفاده کرد؟ آیا برای ارتباط و تعامل باهوش مصنوعی واقعیت مجازی شرایط بهتری را فراهم میآورد یا واقعیت افزوده؟ و البته دانستن و درک ترجیحات و نیازهای مردم نیز بخشی اساسی از این معادله است.
تصمیمات طراحی که اتخاذ شود، درنهایت رابط کاربری باید تا حد ممکن برای بسیاری از کاربران طبیعی باشد و برای استفاده در محدوده متنوعی از سناریوها مناسب باشد. با ادامه پیشرفت هوش مصنوعی و دستیابی به قابلیتهای جدید، این موضوع باید با توجه به پتانسیل بالقوه آینده مهندسی شود.
پیروی از طراحی انسانمحور به معنای تجارب کاربری بهتر هوش مصنوعی برای همه است و از مصرفکنندگانی که بهطور روزمره از این فناوری استفاده میکنند تا توسعهدهندگانی که به دنبال بهبود و گسترش تولیدات خود هستند و تیمهای پشتیبانی فنی متعهد به اصلاح هرگونه مشکل نوظهور را در برمیگیرد.
هوش مصنوعی با توانایی یادگیری و انطباق با نیازهای کاربر، در حال آغاز دورهای از شخصیسازی بیسابقه و ارزشآفرینی منحصربهفرد است. بهبود مداوم تجربه کاربری به جذب هر چه بیشتر مصرفکنندگان به راهکارهای هوش مصنوعی و رشد طولانیمدت این تکنولوژی کمک میکند.
نظر دهید